در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
محمد علی کلی چگونه مسلمان شد؟ :: معاونت ورزشی پایگاه سیدالشهداء

معاونت ورزشی پایگاه سیدالشهداء

محمد علی کلی چگونه مسلمان شد؟

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۸ ب.ظ

"من لحظات بسیار زیبایی را در زندگی ام تجربه کردم. اما ناب ترین احساسی که در زندگی ام داشته ام لحظه ای بود که هنگام مناسک حج در صحرای عرفات ایستادم. احساس من در آن فضا وصف ناپذیر است. یک و نیم میلیون زائر برای طلب بخشش و شکر نعمت هایی که خدا به آنان عطا کرده با اشک و زاری در صحرا جمع شده بودند. این یک تجربه ی هیجان انگیز برای من بود وقتی که می دیدم افراد از تمامی رنگ ها، نژادها، ملیت ها، پادشاهان، سران قدرت و مردمان عادی از کشورهای فقیرنشین همگی با دو تکه پارچه ی سفید ملبس شده و فارغ از هرگونه حس غرور یا حقارت به نیایش با الله پرداخته اند. این جلوه ای عملی از مفهوم برابری در اسلام بود.”محمدعلی یکی از اولین چهره های مطرح در آمریکا بود که با مسلمان شدنش توجه بسیاری از رسانه ها را به خود جلب کرد. عکس های وی بیش تر از سی بار سربرگ بسیاری از مجلات ورزشی قرار گرفت و نام و چهره اش به مردم سراسر جهان شناسانده شد.


محمدعلی کلی در سال ۱۹۴۲ در لوئیزویل، کنتاکی، از یک مادر باپتیست و پدر متودیست زاده شد. وی ورزش بوکس را از سنین جوانی به منظور خرید اتومبیلی برای والدینش آغاز کرد. هنگامی که به بیست سالگی رسید، بسیاری او را اسطوره ی بوکس در تمامی اعصار می دانستند. پس از پیروزی اش در بازی های المپیک رم در سال۱۹۶۰، وی در میان آمریکائیان به عنوان شخصیتی محبوب، خوش تیپ، جذاب و موفق شناخته شد.

یان فیلیپ ریمتسما، نویسنده دیگری که زندگی و رفتار کلی را زیر نظر داشته، معتقد است که این بوکسور برای سفیدپوستان آمریکا در سال های آغازین دهه ۱۹۶۰ یک تحریک جدی به شمار می آمد. به گفته این نویسنده، کلی کسی نبود که حاضر باشد از مواضع خود عقب بنشیند، به قواعدی پایبند باشد یا در برابر خبرنگاران ادب را رعایت کند. او درست در همان زمانی که احساس می شد، جامعه سیاه پوست در بسیاری موارد پایین تر از سفیدپوستان است، همواره می گفت که زیباترین است. ریمتسما این رفتار را سیاست کلی می داند.

در سال ۱۹۶۳ وی برای معرفی شایستگی های خود آلبومی با نام "من بهترینم” را منتشر کرد که باعث محبوب تر شدنش و در میان برخی افراد، موجب برانگیختن تمسخرشان شد.



اسلام و تغییری چشم گیر در شخصیت کِلِی:

هجده روز قبل از آن که وی سانی لیستون را شکست دهد و به قهرمان سنگین وزن جهان تبدیل شود، وی تحت تأثیر مالکوم ایکس قرار گرفته و به "مسلمانان سیاه پوست” پیوست. پس از مسلمان شدنش، تغییرات فاحشی در رفتار و شخصیتش ایجاد گشت. وی با تأکید بر اهمیت اسلام به عنوان نیرویی معنوی در زندگی اش، در مورد مؤفقیت ها و پیروزی های خود کم تر سخن گفت و از غرور و خود پسندی دست برداشت. کِلِی همیشه تأکید داشت که تغییر نامش به "محمد علی”، یکی از مهم ترین اتفاقات در زندگی اش محسوب می شود.

وی با وجود این که در آن دوران آمریکائیان از مسلمانان متنفر بودند، این کار را انجام داد. کمیسیون بوکس بسیار خشمگین بود به گونه ای که محمدعلیِ قهرمان به سرعت به شخصیتی پر از سوء ظن مبدل گشت.

در سال ۱۹۶۷ در مخالفت با جنگ ویتنام، وی به عضویت ارتش درنیامد. کمیسیون ورزشی نیویورک، مجوز بوکس محمدعلی را معلق و از به رسمیت شناختن وی به عنوان قهرمان سرباز زد. پس از این مسئله، حرفه ی محمدعلی بسیار مبهم است. گفته شده که در آن دوران وی فراتر از قوای جسمی اش به مبارزه می پرداخته است. متأسفانه در نهایت تشخیص داده شد که وی مبتلا به بیماری پارکینسون است و به دلیل همین بیماری درگذشت.محمد علی نام اصلی اش، کاسیوس مارچلوس کلی بود که پس از گرویدن به اسلام به محمد علی تغییر نام داد. او در ۱۷ ژانویه ۱۹۴۲ در ایالت کنتاکی آمریکا به دنیا آمد و در سال ۱۹۶۴ نام خود را به محمد علی تغییر داد.

محمدعلی کلی، یکی از مشهورترین بوکسورهای سنگین وزن جهان است. او پس از گرویدن به اسلام در فعالیتهای سیاسی نیز نقش داشت و به همین دلیل بیش از سایر قهرمانان ورزشی در جهان مطرح شد. وی همچنین در قرن بیستم عنوان یکی از بزرگترین قهرمانان ورزشی را نیز از آن خود کرد.

ماجرای مسلمان شدن کلی از زمانی رقم خورد که او در مسابقه‌ای در آستانه شکست خوردن از رقیبش بود، و در حالی که کلی نقش بر زمین شده و داور مسابقه شمارش معکوس می‌گفت، یکی از هواداران کلی که یک مرد مسلمان ایرانی بود، از کلی خواست که کلمه "یا الله” را تکرار کند.کلی بعد از تکرار "یا الله” به طرز معجزه آسایی جان تازه‌ای گرفت و رقیبش را شکست داد.بعد از پایان مسابقه از آن مرد درباره” یا الله” و ماجرا پرسید، و وقتی مرد برای او توضیح داد کلی تصمیم بر مسلمان شدن گرفت.

از آن پس کلی از همه خواست که دیگر او را با نام کاسیوس صدا نکنند و به جای آن، به او محمد علی بگویند. وی در همین رابطه گفت: "کلی نامی بود که به نیاکان برده من داده شده بود. من این نام را انتخاب نکرده‌ام و آن را نمی‌خواهم. من محمدعلی هستم، یک انسان آزاد و از همه مردم می‌خواهم که وقتی با من حرف می‌زنند یا درباره من حرف می‌زنند از این نام استفاده کنند”.

محمد علی سه بار قهرمان جهان شد و برای خود احترام بسیاری در دنیا به دست آورد؛ هم به دلیل استعدادش در بوکس و هم به دلیل مواضعش در ارتباط با تبعیض نژادی و جنگ ویتنام. به دلیل خودداری از پیوستن به ارتش آمریکا، عنوان قهرمانی از او سلب و از شرکت در مسابقات بوکس محروم شد.

او در سال۱۹۹۶ مدال طلای افتخاری المپیک را دریافت کرد. او گفت که مدال خودش را در اعتراض به نژادپرستی در رودخانه اوهایو انداخته بود.

محمد عل کلی حتی در بوکس هم عقاید ضد اورتودوکس داشت و مثلا” به جای آنکه مثل سایر بوکسورهای اورتودوکس هنگام دفاع دستهایش را بالا و روی صورتش بگیرد، آنها را در پایین میگرفت، همیشه فاصله اش با حریف نسبت به سایرین بیشتر بود و ضربات مشتش به سر از هر بوکسور دیگری بیشتر بود. اگرچه شاید این مساله در طول یک مسابقه ریسک بیشتری داشته باشد اما ضربات سنگین به اعضای بدن برای ناک اوت کردن حریف از روی رینگ موثرتر است و کلی معتقد بود نمیخواهد با فریب دادن دیگران قهرمان شود.

در ۲۷ ژوئن ۱۹۷۹ محمد علی اعلام بازنشستگی کرد و با دنیای پر هیجان رینگ و بوکس خداحافظی نمود. اگرچه در طی دو سال پس از آن مسابقاتی هم انجام داد ولی در آخرین مسابقه خود برابر ترور بربیک که ۱۲ سال از او جوانتر بود شکست خورد و پس از این شکست در سال ۱۹۸۱ با رکورد ۵۶ پیروزی، ۳۷ ناک اوت و ۵ شکست به طور کامل از بوکس کناره گیری کرد.

در سالهای بعد بیماری پارکینسون بر او غلبه کرد؛ بیماری ای که گفته می شد به دلیل ضربات متعدد به سرش در جریان مسابقات بوکس بوده است.

در زیر نقل قول‌های جالب محمدعلی کلی را که در طول این سالیان عنوان کرده است را می‌خوانید:

* دوستی و رفاقت، سخت‌ترین چیز در دنیا برای توصیف کردن است و این موضوع را در هیچ مدرسه‌ای به شما آموزش نمی‌دهند. اگر شما معنی دوستی و رفاقت را فرا نگیرید در واقع چیزی نیاموخته‌اید.

* "غیرممکن” تنها واژه‌ای بزرگ برای افراد حقیر است. برای اینکه آنها زندگی آسان‌تر و بهتری داشته باشند باید این قدرت را داشته باشند که تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنند. "غیرممکن” یک حقیقت نیست، بلکه یک باور است. "غیرممکن” اظهارنظر نیست بلکه شهامت است. "غیرممکن” بالقوه است. "غیرممکن” زودگذر است. "غیرممکن” هیچ است.

* اگر ذهن من بتواند تصورش کند و قلبم نیز باورش کند حتما می‌توانم به هر آنچه می‌خواهم دست یابم.

* از هر لحظه تمرین کردن متنفرم اما به خودم گفته‌ام که دست از تمرین نکش، این سختی را به جان بخر تا باقی عمر خود را به عنوان یک قهرمان زندگی کنی.

* تنفر از مردم به خاطر رنگ پوست‌شان اشتباهی محض است. مسئله این نیست که از چه رنگ پوستی بدتان می‌آید، مسئله این است که با این تفکر صددرصد در اشتباهید.

* قهرمانان در باشگاه‌های ورزشی متولد نمی‌شوند. قهرمانان از رویا، آرزو و دید درون‌شان به وجود می‌آیند. آنها باید مهارت و اراده داشته باشند ولی در این بین اراده ورزشکار باید از مهارتش قوی‌تر باشد تا تبدیل به قهرمان شود.

* روزهایت را نشمار، روی روزهایت حساب باز کن.

* همانند پروانه در آسمان شناور باش و مثل زنبور نیش بزن.

* هر روز طوری زندگی کن که انگار آخرین روز زندگی‌ات است، زیرا سرانجام روزی وقت رفتن خواهد رسید.http://cdn.mashreghnews.ir/files/fa/news/1395/3/15/1672783_380.jpg

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۵
پوریا عابدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی